بانو میـــــــــــــــم و زندگی

هراس بی تو ماندنم ادامه دارد...

بانو میـــــــــــــــم و زندگی

هراس بی تو ماندنم ادامه دارد...

نشد که از دلم جدا کنم تو رو...

يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ

استاد یک ریز حرف میزد و من روی برگه با خطی که فقط مختص منه تو رو مرور میکردم ! نمیدونم چندسالم بود که مبتلا شدم بهت !شاید 9 شایدم نه . مهم نیست از کجا شروع شد مهم اینه هیچجوری تموم نشد ... چندشب پیش خوابش نمیبرد . گفتم بیا آلبوما رو ببینیم فقط به مامان نگو. گفت باشه .تند تند رد میکردم که به تو برسم و اون نق میزد و یک ریز میپرسید این کیه ؟ این کجاست...رسیدم بهت ! دیگه آلبوم ورق نخورد . از دستم خسته شد و رفت خوابید . منم بوسیدمت ولی نخوابیدم .  راستش منم خسته شدم...


+تیتر از به رسم یادگار چاووشی . فوق العادس :)

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۴/۰۷/۱۲
banomim .g

نظرات  (۲)

۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۰ آقا الیاس

چه غمناک بود ... :(

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی 
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد 
از وبلاگ
http://www.delnavazan1291.blogfa.com/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی